چرا فیلمسازان ایرانی غالبا سریالساز شدند؟ | پرده خالی، پلتفرم شلوغ!
تغییر الگوی مصرف رسانهای، کاهش محدودیتهای تولید و تحولات بازار سرگرمی باعث شده بسیاری از کارگردانهای شناختهشده سینما روایتهایشان را به پلتفرمها منتقل کنند، تغییری که لذت تماشای قصه و جادوی پرده نقرهای را کمرنگ کرده است.
به گزارش فیلمزی، کارکرد اصلی سینما از آغاز تاکنون جز رویاپردازی و ثبت خاطرات شیرین تماشای یک فیلم خوب نبوده است. همین ویژگی است که طی سالها و در مسیر آزمون و خطاهای متعدد در عرصه ملی و بینالمللی، سینمای ایران را به جایگاهی رسانده که مخاطب بتواند از تماشای فیلم ایرانی لذت ببرد.
با این حال، تغییر الگوی مصرف رسانهای، دسترسی آسان مخاطبان به محتوای پلتفرمها، انعطاف سرمایهگذاران در شبکه نمایش خانگی و از سوی دیگر، سیاستهای نادرست و تصمیمهای متناقض مدیریتی در دورههای مختلف سازمان سینمایی، باعث شده بسیاری از فیلمسازان بهسمت سریالسازی در پلتفرمها گرایش پیدا کنند. اما پرسش اساسی اینجاست: تکلیف لذت تماشای یک فیلم خوب در سینما چه میشود؟ آیا دیگر نباید انتظار شاهکاری سینمایی روی پرده داشت؟
فیلمزی برای یافتن پاسخ این پرسشها سراغ مجید مطلبی، تهیهکننده فیلم تحسینشده «سرخپوست» و سریال «آکتور» ساخته نیما جاویدی، هارون یشایایی، تهیهکننده «ناخداخورشید» به کارگردانی ناصر تقوایی، سید مازیار هاشمی، تهیهکننده سریال «یاغی»، و امید شمس، کارگردان فیلم «ملاقات خصوصی»، رفته و نظر آنها را جویا شده است.
مجید مطلبی، تهیهکننده سینما و شبکه نمایش خانگی که ساخت «سرخپوست» و «آکتور» را در کارنامه خود دارد، معتقد است تمایل کارگردانهای سینما به سریالسازی در پلتفرمها دلایل متعددی دارد، اما مهمترین دلیل نبود شرایط مناسب برای اکران فیلمهای سینمایی است. به گفته او، بسیاری از آثار یا هرگز رنگ پرده را نمیبینند یا در شرایطی ناعادلانه اکران میشوند.
مطلبی در گفتگو با فیلمزی توضیح داد: اگر سینما را مجموعهای از مراحل تولید، اجرا، پستولید و پخش در نظر بگیریم، متوجه میشویم که هیچیک از فیلمها در شرایط عادلانهای به نمایش درنمیآیند. همین موضوع باعث شده نهفقط کارگردانها، بلکه سرمایهگذاران هم ترجیح بدهند با دردسر کمتر و بازدهی بیشتر از نظر جذب مخاطب، سرمایه خود را بهسمت پلتفرمها منتقل کنند.
او با اشاره به آمار تولید در سالهای اخیر ادامه داد: با یک جستوجوی ساده متوجه میشویم طی دو سال گذشته حدود ۱۲۰ فیلم ساخته شده است، اما بهجز فیلمهای کمدی ــ که بخش زیادی از سیاستهای مدیریت سینمایی پیشین روی اکران آنها متمرکز بوده ــ سهم آثار اجتماعی در اکران بسیار ناچیز بوده است. حتی فیلمهایی با حضور بازیگران شاخص هم نتوانستهاند به فروش خوبی در گیشه برسند.
تهیهکننده «آکتور» همچنین به معضل قاچاق فیلمها اشاره کرد و گفت: فیلم «تفریق» ساخته مانی حقیقی یکی از آثاری بود که پیش از اکران قاچاق شد. چنین اتفاقی هم به تهیهکننده و هم به سرمایهگذار ضرر مستقیم میزند و باعث میشود تمایل به تولید در سینما کاهش یابد. طبیعی است در چنین شرایطی، کارگردانها ترجیح بدهند قصههایشان را در پلتفرمها روایت کنند.
در مقابل، امید شمس، کارگردان جوانی که با «ملاقات خصوصی» تحسین منتقدان را برانگیخت، همچنان بر جذابیت سینما تأکید دارد.
او گفت: بعد از «ملاقات خصوصی» چند پیشنهاد ساخت سریال داشتم که هم از نظر مالی و هم تجربه کاری جذاب بود، اما نپذیرفتم. دلیلش ساده است: هنوز فیلمهای زیادی برای سینما در ذهن دارم و پای این مدیوم میایستم.
شمس که هماکنون مشغول ساخت فیلمی اجتماعی با رگههای گنگستری است، اضافه کرد: البته حضور در پلتفرمها و ساخت سریال نکوهیده نیست؛ برعکس، فرصتی ارزشمند برای فیلمسازان جوان فراهم میکند. اما بهنظر من باید بین سریالسازی در پلتفرمها و فیلمسازی در سینما تعادل برقرار باشد تا سینمای ایران سرپا بماند. فراموش نکنیم سینمای ایران همیشه برای مخاطبانش رویا ساخته و همین ویژگی است که آن را متمایز کرده است.
هارون یشایایی، تهیهکننده باسابقهای که در کارنامهاش همکاری با کارگردانانی چون ناصر تقوایی در «ناخداخورشید»، داریوش مهرجویی در «هامون» و احمدرضا درویش کارگردان «کیمیا» دیده میشود، دیدگاه متفاوتی دارد.
وی گفت: تماشای فیلم در سینما یا سریال در پلتفرمها انتخابی آگاهانه از سوی مخاطب است. تا زمانی که فیلم خوب ساخته شود، مخاطبِ سینمارو هم وجود خواهد داشت.
یشایایی با اشاره به روندهای جهانی تأکید میکند: شکست در گیشه امری طبیعی است و تنها به ایران محدود نمیشود و در سراسر دنیا چنین اتفاقی رخ میدهد. اما تفاوت در اینجاست که در ایران، بهدلیل هزینههای بالای تولید، شکست مالی میتواند سرمایه تهیهکننده را از بین ببرد و او را از ادامه مسیر در سینما بازدارد.
سید مازیار هاشمی، مجری طرح سینما و تهیهکننده شبکه نمایش خانگی که سریال «یاغی» را با کارگردانی محمد کارت ساخته است، نیز نگاهش را چنین توضیح میدهد: «صنعت تولید محتوا در دنیا بهسمت سریالسازی رفته و این روند با استقبال گسترده مخاطبان همراه شده است. بنابراین نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت و باید به سلیقه این بخش از کاربران احترام گذاشت.»
هاشمی که تهیهکنندگی فیلم «زیبا صدایم کن» ساخته رسول صدرعاملی را نیز برعهده داشته است، در پایان یادآور میشود: فرآیند تولید تا پخش یک فیلم سینمایی بسیار پیچیده است، در حالی که این مسیر در سریالسازی برای پلتفرمها تسهیل شده است. همین تفاوت باعث شده بخش قابلتوجهی از سینماگران بهسمت تولید سریال بروند.
گفتوگو با تهیهکنندگان و کارگردانان نشان میدهد که چرخش فیلمسازان بهسمت پلتفرمها فقط ناشی از جذابیت مالی یا آزادی عمل بیشتر نیست، بلکه ریشه در مشکلات ساختاری سینمای ایران از جمله نبود اکران عادلانه، قاچاق گسترده، سیاستگذاریهای نادرست و هزینههای بالای تولید دارد و در عین حال، پلتفرمها با فرآیند سادهتر تولید و دسترسی گستردهتر به مخاطب، فضایی امنتر برای سرمایهگذاران و فیلمسازان فراهم کردهاند.
با این حال، سینما همچنان جایگاه ویژهای دارد؛ مدیومی که برای مخاطب ایرانی با رویاپردازی و خاطرهسازی تعریف شده و بسیاری از فیلمسازان جوان همچنان بر اهمیت آن پافشاری میکنند. آنچه از دل این گفتوگوها برمیآید این است که نه میتوان سریالسازی در پلتفرمها را نفی کرد و نه میتوان چشم بر بحرانهای سینما بست. آینده صنعت تصویر در ایران در گرو ایجاد تعادلی هوشمندانه میان سینما و پلتفرمها است؛ تعادلی که هم به نیاز مخاطب پاسخ دهد و هم مانع خاموششدن چراغ پرده نقرهای شود.