«بهزودی میمیری!»: خالق بازی تاج و تخت با خشم هواداران روبرو شد
تصور کنید در یک همایش بزرگ نشستهاید، جایی که نویسندگان محبوبتان روی صحنه هستند و به سوالات پاسخ میدهند. ناگهان، یکی از حضار میکروفون را به دست میگیرد و سوالی میپرسد که سکوت سنگینی بر سالن حاکم میکند. این دقیقاً همان اتفاقی است که در همایش «وُرلدکان ۲۰۲۵» سیاتل برای جورج آر. آر. مارتین، خالق دنیای «بازی تاج و تخت» رخ داد؛ لحظهای که یک طرفدار، بیپرده و مستقیم، آیندهی کتاب مورد انتظار بادهای زمستان را به چالش کشید.
ماجرا از این قرار بود که یکی از شرکتکنندگان، نویسندهی ۷۶ ساله را خطاب قرار داد و در مقابل چشمان نویسندهی مشهور دیگری به نام برندن سندرسون، سوالی پرسید که همهچیز را به هم ریخت. بهگزارش وبسایت Fandom Wire و Collider، این طرفدار گفت: جورج، شما زمان زیادی نخواهید داشت. این یک سوال سخت است که میخواستم بپرسم و بیشتر خطاب به برندن است. میخواستم بدانم چه حسی دارید اگر شخص دیگری مسئولیت را به عهده بگیرد و کتابها را تمام کند؟
این سوال مانند یک سیلی به صورت همه خورد. صدای نارضایتی حضار بلند شد و مارتین، بدون آنکه کلمهای بگوید، از پشت میز بلند شد و صحنه را ترک کرد تا برای طرفداران کتاب امضا کند. در همان لحظه، سندرسون که کاملاً غافلگیر شده بود، به سرعت گفت: «نه من». او پیش از این هم گفته بود که به دلیل ماهیت بزرگسالانه و تمهای بدبینانهی داستانهای مارتین که با باورهای مذهبیاش همخوانی ندارد، هرگز تمام کردن مجموعه نغمه یخ و آتش را قبول نخواهد کرد.
توهین آشکار این هوادار، باهث شد پنل به سرعت پایان یابد و مارتین که به گفتهی شاهدان توسط همکارانش دلداری داده میشد، صحنه را برای امضای کتاب برای هواداران قدرشناستر ترک کرد. این اتفاق تلخ، روی تاریک فرهنگ هواداری افراطی را به نمایش میگذارد؛ جایی که برخی حس میکنند مالک آثار یک خالق هستند و حق دارند برای او ضربالاجل تعیین کنند.
نکتهی طعنهآمیز ماجرا اینجاست که مارتین بارها تأکید کرده که هیچکس بیشتر از خودش مشتاق تمام کردن این حماسه نیست. او در همین پنل اشاره کرد که آخر هفته را از نوشتن کتاب مرخصی گرفته تا در کنار طرفدارانش باشد. او پیشتر در وبلاگش اعلام کرده بود که بیش از ۷۵ درصد از کتاب «بادهای زمستان» را به پایان رسانده و این کتاب، طولانیترین اثر او خواهد بود. او حتی دربارهی جزئیات داستان، مانند نقش اژدهایان، صحبت کرده است: «میخواستم اژدهایانم تا حد ممکن واقعی و باورپذیر باشند... نحوهی پیوند آنها با برخی انسانها، در «بادهای زمستان» و «رؤیای بهار» با جزئیات بیشتری فاش خواهد شد.»
با این همه شفافیت و تلاش، چنین برخوردی چه انگیزهای برای نویسندهای ۷۵ ساله باقی میگذارد؟ آیا فشار و توهین میتواند قلمی را که قرار است سرنوشت یکی از بزرگترین داستانهای فانتزی معاصر را رقم بزند، به حرکت وادارد یا برعکس، آن را برای همیشه متوقف میکند؟ این سؤالی است که پس از این اتفاق تلخ، ذهن بسیاری از دوستداران واقعی دنیای «نغمهی یخ و آتش» را به خود مشغول کرده است.
برای درک عمق این اتفاق، باید به عقب برگردیم. ۱۴ سال از زمانی که مارتین نوشتن «بادهای زمستان» را آغاز کرده میگذرد. در تمام این سالها، طرفداران با وعدههای گاه و بیگاه و تاریخهای انتشار از دست رفته سر کردهاند. او در سال ۲۰۲۲ اعلام کرد که حدود سهچهارم کتاب را نوشته است، اما یک سال بعد اعتراف کرد که برای تمام کردنش با مشکل مواجه شده. مارتین اخیراً این کتاب را «نفرین زندگی من» نامیده است؛ عبارتی که نشان از فشار روانی عظیم روی او دارد.
در مقابل، برندن سندرسون به عنوان نویسندهای بسیار پرکار و منظم شناخته میشود که توانست مجموعه حماسی «چرخ زمان» نوشتهی رابرت جردن را پس از مرگ نویسندهاش با موفقیت به پایان برساند. همین موضوع باعث شده تا بسیاری از طرفداران، او را به عنوان گزینهای ایدهآل برای نجات دنیای وستروس ببینند.
شما در این ماجرا فکر میکنید حق با کیست؟ نظرتان را برایمان بنویسید.