پدرو پاسکال از عشقش به سینما می‌گوید: این دو فیلم مسیر زندگی‌ام را تغییر داد

سه‌شنبه 28 مرداد 1404 - 22:00
مطالعه 3 دقیقه
ژست پدرو پاسکال
پدرو پاسکال فاش کرد که عشقش به سینما از تابستانی جادویی در سال ۱۹۸۲ آغاز شد؛ جایی که سینما پرستارش بود و او دو فیلم اسپیلبرگ را بارها تماشا کرد.

به گزارش Collider، همه‌ی ما قصه‌ای از اولین جرقه‌ی عشقمان به سینما داریم؛ فیلمی که چشمانمان را به روی پرده‌ی نقره‌ای باز کرد و ما را به دنیایی دیگر برد. برای پدرو پاسکال، ستاره‌ی این روزهای هالیوود، این قصه در تابستان ۱۹۸۲ و با یک راه‌حل خلاقانه برای نگهداری از یک کودک ۷ ساله رقم خورد.

در یک مصاحبه‌ی فرش قرمز با Letterboxd برای فیلم جدید «چهار شگفت‌انگیز: اولین قدم‌ها»، وقتی از بازیگران درباره‌ی اولین فیلم‌هایی که آن‌ها را عاشق سینما کرده پرسیده شد، پاسکال داستانی شنیدنی را تعریف کرد که نشان می‌دهد چگونه اثر به یاد ماندنی از استیون اسپیلبرگ، مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر داد. «در تابستان ۱۹۸۲، مادرم برای یک هفته پرستار بچه نداشت. او در حال گرفتن دکترای خود بود و با کارکنان سینمای محلی هماهنگ کرد که از اواخر صبح تا اواخر شب از من مراقبت کنند. من را به سینما می‌بردند و من در طول روز دو یا دو و نیم بار، یکی از دو فیلم E.T. یا Poltergeist را تماشا می‌کردم.»

تابستان ۱۹۸۲ در تاریخ سینما به «تابستان اسپیلبرگ» معروف است. درست یک سال پس از موفقیت عظیم «مهاجمان صندوق گمشده»، اسپیلبرگ با دو فیلم به سینماها بازگشت. اولی «ای.تی. موجود فرازمینی» (E.T. the Extra-Terrestrial) بود که خودش کارگردانی کرد و به سرعت به پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما تبدیل شد. دومی، تنها یک هفته قبل از آن، فیلم ترسناک «پولترگایست» (Poltergeist) بود که توبی هوپر آن را بر اساس فیلمنامه‌ای از اسپیلبرگ ساخته بود و اسپیلبرگ تهیه‌کننده‌ی آن نیز بود. حالا تصور کنید یک پسربچه‌ی ۷ ساله، یک هفته‌ی تمام، بین این دو دنیا در رفت و آمد باشد: دنیای شگفتی و احساسات و دنیای ترس و هیجان.

کپی لینک

جادوی احساسات در «ای.تی.»

«ای.تی.» یک پدیده‌ی فرهنگی بود. فیلمی که می‌دانست چگونه به قلب تماشاگران، به ویژه کودکان، نفوذ کند. اسپیلبرگ هرگز مخاطب کودک را دست‌کم نمی‌گیرد. او در کنار لحظات کمدی و پرواز شگفت‌انگیز دوچرخه‌ها، به تلخی تنهایی یک خانواده پس از طلاق نیز می‌پردازد. او به احساسات عمیق کودکان احترام می‌گذارد و به آن‌ها اجازه می‌دهد غمگین شوند، اشک بریزند و در نهایت با یک پایان پیروزمندانه، غرق در شادی شوند. تماشای مکرر این فیلم توسط پاسکال ۷ ساله، بدون شک اولین درس‌های او در مورد قدرت داستان‌گویی احساسی در سینما بود.

کپی لینک

لذت ترسیدن با «پولترگایست»

در نگاه اول، «پولترگایست» انتخاب عجیبی برای یک کودک است. فیلمی ترسناک و گزنده که کابوس‌های کودکی بسیاری را رقم زده. اما اثر انگشت اسپیلبرگ در سراسر فیلم، به‌خصوص در درک او از اضطراب‌های کودکان، مشهود است. اسپیلبرگ می‌داند که بچه‌ها دوست دارند بترسند. او عمیق‌ترین ترس‌های کودکی را هدف می‌گیرد: تلویزیونی که به یک تهدید تبدیل می‌شود، درخت ترسناک پشت پنجره که جان می‌گیرد، و البته، هیولایی که از کمد لباس بیرون می‌پرد! این فیلم به پاسکال جوان نشان داد که سینما می‌تواند محل امنی برای تجربه‌ی هیجانات شدید و رویارویی با ترس‌ها باشد.

حالا، بیش از چهل سال پس از آن تابستان سرنوشت‌ساز، پدرو پاسکال به یکی از پرکارترین و محبوب‌ترین بازیگران جهان تبدیل شده است. کسی که در انتخاب نقش‌هایش می‌توان ردپای همان کودکی را دید که بین احساسات لطیف «ای.تی.» و وحشت کنترل‌شده‌ی «پولترگایست» در نوسان بود. هنوز فرصت همکاری او با خود اسپیلبرگ پیش نیامده، اما تصور روزی که این دو نفر در یک پروژه‌ی مشترک خاطرات آن تابستان جادویی را مرور کنند، بسیار هیجان‌انگیز است.

شما اولین بار با کدام فیلم عاشق سینما شدید؟ تجربه‌تان را با ما در میان بگذارید.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات