پایان «تاسیان» راضی‌کننده بود؟ | نگاهی به سیر داستان

پنج‌شنبه 9 مرداد 1404 - 19:00
مطالعه 5 دقیقه
سریال تاسیان
«تاسیان» یک ملودرام اجتماعی به نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان است که با پایانی غیر منطقی، ذهن پرسشگر مخاطب را بی‌پاسخ گذاشت! همراه فیلمزی باشید.

تینا پاکروان کارگردان سینما که چند سالی است ملودرام‌های اجتماعی با محوریت حضور موثر زنان ساخته است، اینبار برخلاف «خاتون» که برشی از تاریخ ایران در شهریور ۱۳۲۰ و ورود متفقان به ایران را نشان می‌داد؛ با سریال‌ «تاسیان» سراغ داستانی با موضوع زندگی یک خانواده متمول از جامعه‌ای با ساختارهای ذهنی ایران دوستی رفته است که به دلیل ذهن آشنا بودن طیف وسیعی از جامعه نسبت به این روایت در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی در ایران و تجربه زیسته مشترک با داستان خانواده نجات، به اثری بحث برانگیز و طرح پرسش‌های عمدتا بی‌پاسخ به خصوص در قسمت پایانی تبدیل شد.

پرسش‌هایی برآمده از درامی جامانده!

 پرسش‌هایی که انگار از دل درامی جامانده در لایه‌های پنهان داستان برمی‌آمد و نتوانست مخاطب را راضی کند.

ذهن پرسشگرِ مخاطب در حالی اعلام نارضایتی کرده که باید آگاه باشیم با بیننده‌ای پرسشگر، علاقمند، باهوش و غیر منفعل مواجه هستیم. مخاطبی که به واسطه‌ی گسترش شبکه‌های اجتماعی جستجو می‌کند و دست آخر درباره روایت تحلیلی خود می‌نویسد و به اشتراک می‌گذارد.

سوءتفاهمِ باقی مانده برای مخاطب!

درست به همین دلیل است که بر خلاف اصغر فرهادی که می‌داند چگونه قضاوت را در پایان به عهده مخاطب بگذارد و همزمان او را از تجربه‌ی تماشا راضی نگه دارد، سایر آثاری که با تصوری اشتباه از پایان باز سعی دارند قضاوت را به عهده خود مخاطب بگذارند، نتیجه‌ای جز ایجاد سوءتفاهم بین مخاطب با سازندگان در بر ندارد.

پس از پایانِ آخرین قسمت از سریال «تاسیان»، کلیک‌های کاربران فیلیمو برای دیدن این سریال در شبکه نمایش خانگی نیز به پایان رسید. اما آیا جمع بندی تینا پاکروان به عنوان فیلمنامه‌نویس و کارگردان توانست کاربران فیلیمو را راضی نگه دارد؟

نا‌گفته نماند که نارضایتیِ بعد از پایان سریال‌ها، مسئله‌ای معمول است که شاید در درباره‌ی‌ همه‌ی سریال‌هایی که از پلتفرم‌های مختلف داخلی و حتی نتفلیکس در سطح جهانی پخش می‌شود وجود دارد. در نتیجه عوامل تولید یک اثر با این نوع از نارضایتی آشنا هستند. اما در نمونه‌های خارجی سعی شده بسیار هوشمندانه این نارضایتی را با جلب اعتماد مخاطب بی پاسخ نگذارند.

در واقع جستجو برای یافتن دلیل نارضایتی مخاطب توسط تیم تولید نیاز به یک طرح موضوع آماری دارد تا دقیق و حساب شده این دلایل را ثبت کند. اما آنچه از نوشته‌های فضای مجازی بر می‌آید، نارضایتی مخاطب از سریال «تاسیان» به جمع بندی آن بر می‌گردد.

حال مخاطب هم به تاسیان تبدیل شد! (هشدار اسپویل در ادامه)

 برای مثال نوع پایان سریال با مرگ دو شخصیت اصلی که اتفاقا مخاطب نسبت به آنها همذات‌پنداری داشت؛ از دلایل این نارضایتی است و تجربه تصویری مخاطب ایرانی نشان داده که با یک پایان خوش و امیدوار کننده راضی‌تر از یک پایانِ غم‌انگیز یا تراژیک هستند و سریال «تاسیان» در پایان دقیقا همین دو فاکتور یعنی پایان خوش و امید را نداشت و به‌زعم کاربران کام‌شان تلخ شد.

اما این همه ماجرا نبود. زیرا مخاطب هم می‌داند که قرار نیست همه سریال‌ها با پایان خوش تمام شوند؛ بلکه آنچه مورد دلخوری است تصور و تصویر این مطلب بود که پاکروان با این پایان‌بندی خواسته تا حال مخاطب را تاسیان کند (درست مانند معنای لغوی تاسیان به معنای اولین غروبی که عزیزی از دست می رود). از همین رو به نظر می‌رسد چگونگی مرگ شیرین و امیر هم در القای حس تاسیان با حضور جمشید نجات کنار پیکر شیرین و تصویر معلقِ بدنِ بی‌جانِ امیر روی آب و قاب نهایی سریال با آفتابی غروب کرده که استعاره‌ای از امیدِ از دست رفته است، بی تاثیر نبوده. به خصوص که دلایل مرگ، بسیار سطحی و غیر قابل باور از آب درآمد!

اگر ‌نظامی گنجوی به کمک «تاسیان» می‌آمد

پاکروان با ساده‌ترین المان‌های دراماتیک مانند ضربه خوردن به سر شیرین و یا مرگ در استخر، و همچنین با تاکید بر دیالوگِ «من شنا بلد نیستم»، پیشِ پا افتاده‌ترین و آسان‌ترین حالت مرگ را به تصویر کشید و اکنون این سوال پیش می‌آید که آیا این دو کاراکتر سمپاتیک نزد مخاطب، نمی‌توانستند جور دیگر بمیرند؟ به خصوص امیر آیا نمی توانست از یک استخر خانگی جان سالم به در ببرد؟

زیرا غرق شدن در استخرهای خانگی معمولا در افراد کم‌توان و یا کودکان رخ می‌دهد. بنابراین فیلمنامه‌نویس برای به تصویر کشیدن پایان زندگی امیر و شیرین می‌توانست شیوه‌ی دیگری را اتخاذ کند. اگرچه، اگر نام امیر در طول داستان همان خسرو باقی می‌ماند؛ می‌توانست بار دراماتیکِ داستان را به واسطه ذهنیت مخاطب از داستان عاشقانه خسرو و شیرین ‌نظامی گنجوی استوارتر بکند.

موفقیت قسمت‌های ابتدایی و میانی «تاسیان» در برآورده کردن انتظار مخاطب در پایان مسیر نتوانست ادامه پیدا کند و شاید اگر پاکروان به نامه‌ی تاثیرگذار سعید به شیرین در جمع بندی سریال اکتفا می‌کرد، تاسیان جذاب‌تر و احترام‌برانگیز‌تر می‌نمود.

داستانک‌های دلچسب که فراموش شدند...

تاسیان با بازی‌های استاندارد و تاثیرگذار، طراحی صحنه خلاقانه و دیالوگ‌هایی از جنس جامعه، در ابتدا در قامت سریالی با استانداردهای بالا سر برآورد و علاوه بر روایت یک داستان عاشقانه در بستر جامعه‌ای ملتهب، داستان فرعی‌های دلچسبی هم برای هریک از کاراکترها طراحی کرده بود. به یاد بیاورید نوع ارتباطِ امیر و سعید به عنوان دو دوست قدیمی، ارتباط جمشید و هما نجات به عنوان خواهر و برادری همدل و یا ترکیب برنده دختر دایی و دخترعمه که می‌توانست در اوج به پایان برسد و حداقل با یک غافل‌گیری هوشمندانه همراه باشد و گره‌های داستان را بر اساس یک منطق روایی باز کند. اما فقدان چنین ویژگی‌هایی در پایان، تضاد شدیدی با انتظارات مخاطب پدید آورد و در نهایت تاسیان به اثری نا‌امید کننده تبدیل شد.

ادامه «تاسیان» آب در هاون کوبیدن است

حال فرض کنید در یک جلسه با حضور کارگردان و عوامل سریال «تاسیان» نشسته‌اید و قرار است این سریال مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. شما چه سوال‌هایی را از پاکروان می‌کنید؟ آیا سوال‌هایتان چیزهایی از این جنس نیست: امید آزاد نشد؟ پدر و مادر امیر از کجا می‌فهمند پسرشان پای عشق خود مرده؟ چرا جمشید نجات ترجیح داد کنار جسد شیرین بماند و سوگ را با هما، نازی، آرش و مریم که در زیر زمین حبس شده بودند تقسیم نکند؟ چرا داغِ عشق بین مریم و نادر خیلی زود سرد شد؟

آیا تینا پاکروان قصد ندارد در یک فصل دیگر به این سوالات و ابهامات پاسخ دهد؟ البته به نظر می‌رسد با مرگ شیرین و امیر و فرزند احتمالی آنها، بار دراماتیک داستان به پایان رسیده و ادامه داستان به اصطلاح آب در هاون کوبیدن است. اما حداقل کاری که پاکروان برای حفظ سرمایه اجتماعی که در مسیر فیلمسازی‌اش می‌تواند بکند؛ این است که در کنفرانس خبری اعتماد از دست رفته مخاطب را به کارنامه کاری خود برگرداند.

در جمع بندی باید گفت که این انتقادها بزرگترین درس برای نویسندگان و تولیدکنندگان آثار سینمایی و یا شبکه نمایش خانگی است که بدانند حفظ منطق روایی برای حفظ شان اثر نزد مخاطب مهمترین دستاورد یک اثر هنری است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات