سانس آخر هفته ۴ | سه اثر از مولفانی که منتظر فیلم جدیدشان‌ هستیم

چهارشنبه 5 شهریور 1404 - 17:00
مطالعه 5 دقیقه
پوسترهای فیلم‌های سفر دراز روز در شب به کارگردانی بی گان، خدا می‌دونه چی به کارگردانی برادران سفدی و تکرار به کارگردانی یواکیم تریه
در این «سانس آخر هفته»، به کارنامه‌ی مولفان برجسته‌ای سر می‌زنیم که منتظریم جدیدترین ساخته‌‌شان را در سال ۲۰۲۵ میلادی تماشا کنیم.

به ماه‌های پایانی سال ۲۰۲۵ میلادی نزدیک می‌شویم و مانند همیشه، چگالی انتشار عناوین سینمایی برجسته‌ی سال در این چند ماه به‌ناگهان افزایش می‌یابد! در میان سازندگان آثار مهمی که هنوز برای تماشا در دسترس ما قرار ندارند، می‌شود نام‌هایی بزرگ پیدا کرد؛ از پل توماس اندرسون تا پارک چان ووک. در این شماره از سری مقاله‌های «سانس آخر هفته»، به‌سراغ کارنامه‌ی سه تن از همین مولفانی رفته‌ام که منتظرِ اثر تازه‌ی آن‌هاییم و سه فیلم را برای معرفی در این مقاله برگزیده‌ام.

اولی نخستین فیلم بلند مهم‌ترین صدای معاصر سینمای نوروژ، یواکیم تریه، است؛ فیلمسازی که ساخته‌ی امسال‌اش یعنی ارزش عاطفی (Sentimental Value)، تحسین و محبوبیت زیادی را کسب کرده است. دومی دومین فیلم بلند یکی از هیجان‌انگیزترین زوج‌های خلاق سینمای مستقل ۱۰ سال اخیر آمریکا است: برادران سفدی. آن‌ها پس از سال‌ها فیلمسازی مشترک، پروژه‌های امسال‌شان را جدا از هم، اما با نام‌هایی بزرگ ساختند؛ جاش سفدی با تیموتی شالامی در مارتی معظم (Marty Supreme) همکاری کرد و بنی سفدی برای نقش اول ماشین کوبنده (The Smashing Machine) به‌سراغ دواین جانسون رفت. نهایتا، سومی اثری حیرت‌آور و سحرآمیز از یکی از مهم‌ترین فیلمسازان ظهورکرده در سینمای آسیا است: بی گان؛ که منتظریم فیلم علمی-تخیلی تازه‌اش یعنی احضار (Resurrection) را تماشا کنیم.

در مقاله‌ی پیش رو به‌ترتیب، درباره‌ی این فیلم‌ها صحبت کردم؛ تکرار (Reprise) به‌کارگردانی یواکیم تریه، خدا می‌دونه چی (Heaven Knows What) به‌کارگردانی برادران سفدی و سفر دراز روز در شب (Long Day’s Journey into Night) به‌کارگردانی بی گان.

کپی لینک

فیلم تکرار

کپی لینک

فیلم Reprise

  • کارگردان: یواکیم تریه
  • بازیگران: اندرس دنیلسن لی، اسپن کلومان هُینر، ویکتوریا وینگ
  • سال اکران: ۲۰۰۶
خلاصه‌ی داستان: دو دوست صمیمی که هر دو نویسنده‌اند، رویای انتشار آثارشان را دنبال می‌کنند. در حالی که یکی با موفقیت روبه‌رو و دیگری به سوی بحران روانی کشیده می‌شود، فیلم تصویری از آرزوها، شکست‌ها و بی‌ثباتی‌های زندگی جوانی ارائه می‌دهد.

تکرار آغازگر مسیری بود که یواکیم تریه را به یکی از شاخص‌ترین فیلمسازان اروپای معاصر بدل کرد. اولین قسمت از «سه‌گانه‌ی اسلو» تریه که بسیار کمتر از دو قسمت دیگر این سه‌گانه یعنی اسلو ۳۱ اوت (Oslo, August 31st) و بدترین آدم دنیا (The Worst Person in the World) دیده شده است. فیلم با ریتمی تند، مونتاژی سیال و روایتی که میان گذشته و آینده حرکت می‌کند، تجربه‌ای می‌آفریند نزدیک به ذهن شخصیت‌هاش. نسل جوانی که آینده‌شان مبهم و پراضطراب به‌نظر می‌رسد. استفاده‌ی هوشمندانه تریه از موسیقی پاپ و راک (شامل قطعاتی از «جوی دیویژن» و «نیو اردر»)، عمق عاطفی صحنه‌ها را تشدید می‌کند.

تریه با دقتی که قاعدتا باید حاصل از تجربه‌ی زیسته باشد، پیچیدگی‌های دوستی مردانه را می‌کاود و پرسش‌هایی درباره اصالت هنری، تاثیر موفقیت بر روابط انسانی و ماهیت خلاقیت مطرح می‌کند. نخستین فیلم او، بیش از آن که صرفا داستان دو نویسنده باشد، تاملی است بر میل به موفقیت و ترس از فروپاشی در نسلی که در جستجوی هویت است. Reprise نه‌تنها مسیر موفقیت‌های تریه را آغاز کرد، بلکه فصلی تازه در سینمای اسکاندیناوی رقم زد.

کپی لینک

فیلم خدا می‌دونه چی

کپی لینک

فیلم Heaven Knows What

  • کارگردانان: جاش و بنی سفدی
  • بازیگران: آریِل هولمز، کیلب لَندری جونز، بادی دوُرسِن
  • سال اکران: ۲۰۱۴
خلاصه‌ی داستان: دختری جوان به نام هارلی، در خیابان‌های نیویورک با اعتیاد و روابط پرآشوب دست‌وپنجه نرم می‌کند.

خدا می‌دونه چی دومین فیلم برادران سفدی است که به‌شکلی درخشان و بی‌رحمانه به زندگی خیابانی و اعتیاد می‌پردازد. فیلم بر اساس خاطرات آریل هلمز، جوان بی‌خانمانی که نقش اصلی را نیز ایفا می‌کند، ساخته شده و به همین دلیل، صداقت و اصالت ویژه‌ای دارد که در بیشتر فیلم‌های هالیوودی درباره‌ی اعتیاد یافت نمی‌شود. برادران سفدی با دوربین ۱۶ میلی‌متری و فیلمبرداری روی دست، مستقیما در خیابان‌های منهتن و با نابازیگران ــ که بسیاری از آنها تجربه‌ی واقعی اعتیاد داشتند ــ کار کردند. هلمز در نقش هریت، زنی جوان که در چرخه‌ای معیوب از عشق مسموم و اعتیاد گرفتار است، اجرای خام و طبیعی‌ای ارائه می‌دهد که هیچ‌گاه به سانتیمانتالیسم نمی‌گراید.

تدوین آشوب‌ناک و ریتم روایی Heaven Knows What حس اضطراب و بی‌قراری مداوم معتادان را به تماشاگر منتقل می‌کند. موسیقی الکترونیک پالسی و تکراری اثر هم با ریتم زندگی شخصیت‌ها متناسب می‌شود و حس کلاستروفوبیا را تشدید می‌کند. ویژگی متمایز فیلم، پرهیز از قضاوت اخلاقی یا مرثیه‌سرایی است؛ در عوض، سفدی‌ها با نگاهی اومانیستی، افرادی را که جامعه به‌شان پشت کرده، به مرکز توجه می‌آورند. خدا می‌دونه چی سینمای واقع‌گرا را به نقطه‌ای می‌رساند که تماشاگر احساس می‌کند شاهد مستند است.

کپی لینک

فیلم سفر دراز روز در شب

کپی لینک

فیلم Long Day’s Journey into Night

  • کارگردان: بی گان
  • بازیگران: تانگ وی، هوانگ جو
  • سال اکران: ۲۰۱۸
خلاصه‌ی داستان: مردی پس از سال‌ها به زادگاه‌اش برمی‌گردد تا زنی را که روزی دوست داشته پیدا کند.

سفر دراز روز در شب دومین فیلم بلند گان بی، فیلمساز جوان چینی، اثری است که مرزهای روایت سینمایی را با جسارتی بی‌سابقه در هم می‌شکند. فیلم به دو بخش کاملا متفاوت تقسیم می‌شود؛ نیمه‌ی نخست نوآری کلاسیک درباره‌ی مردی است که به زادگاهش بازمی‌گردد تا معمای گذشته‌اش را حل کند و نیمه‌ی دوم تجربه‌ای است رویاگونه و سه‌بعدی که بیننده را در دنیایی سورئال فرو می‌برد. بی گان فضایی خلق کرده است که در آن زمان، حافظه و خیال در هم می‌آمیزند.

فیلمبرداری خیره‌کننده‌ی Long Day’s Journey into Night، با یکی از طولانی‌ترین برداشت‌های بلند تاریخ سینما (بیش از ۵۹ دقیقه بدون برش) در نیمه‌ی دوم فیلم، دستاورد سینمایی حیرت‌آوری را رقم می‌زند. این سکانس رویاگونه، برای تماشا با عینک سه‌بعدی طراحی شده است؛ اما روی صفحه‌ی نمایشگر معمولی هم تماشاگر را در یک ماجراجویی بصری‌ بی‌مانند غرق می‌کند. استفاده از موسیقی محیطی و صدای طبیعت، فضایی مراقبه‌گون می‌آفریند؛ گویی در رویایی جمعی شرکت داریم.

بی گان با ترکیب عناصر نوآر کلاسیک و تکنیک‌های مدرن، اثری خلق کرده که هم ادای احترامی به تاریخ سینما است (هم‌زمان که به سرگیجه نیز ارجاع می‌دهد) و هم گامی جسورانه به‌سمت آینده. تانگ وی در نقش زنی مرموز که در هر دو بخش فیلم حضور دارد، اجرایی فریبنده‌ را ارائه می‌دهد. سفر دراز روز در شب، فراتر از فیلمی عادی، رویدادی سینمایی است که کلمات برای توصیف‌اش کافی نیستند و بهتر است خودتان تجربه کنیدش!

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات